هنگامیکه کلمه هوش یا هوشمندی را میشنویم، مفهوم عبارت IQ بلافاصله به ذهن خطور میکند. این کلمات اغلب به معنای پتانسیل فکری شناختهشده و در تفکر عموم با تست هوش سنتی اندازهگیری میشود. تصور براین است که هوش به شکل ذاتی و فطری از آغاز تولد در هر شخص وجود داشته و ظرفیتی است که تغییر آن غیرممکن است. حالآنکه، در سالهای اخیر، نظریههای جدید علاوه بر رد این ادعا، به دستهبندی این مفهوم در قالب انواع هوش پرداختهاند. در بین نظریات مطرحشده، نظریهی هوش 9 گانه گاردنر و نظریهی انواع هوش دانا زوهار که به نظریهی انواع هوش یان مارشال نیز مشهور است، از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند. در این مقاله قصد داریم بهطور مختصر هوش سهگانه دانا زوهار و یان مارشال را معرفی کرده سپس به تشریح انواع هوش گاردنر بپردازیم. با ما همراه باشید.سرفصل های عنوان شده در این مقاله عبارت اند از:
- نظریه هوش سهگانه دانا زوهار و یان مارشال
- نظریهی هوش 9 گانه گاردنر
نظریهی هوش سهگانه دانا زوهار و یان مارشال
هوش سهگانه دانا زوهار و یان مارشال
دانا زوهار و یان مارشال معتقدند که هوش بر سه نوع است: هوش عقلانی یا IQ، هوش هیجانی یا EQ و هوش معنوی یا SQ. هوش عقلانی را با تست هوش سنتی IQ که یک تست شناختهشده و قدیمی است، اندازهگیری میکنند. این هوش در ارتباط با حل مسائل ریاضی و درک منطق است. در محیطهای آموزشی هوش عقلانی تعیینکنندهی میزان پیشرفت اشخاص است. به همین علت معروفترین نوع هوش در دید عموم مردم همین هوش است.
هوش عاطفی یا هیجانی که با عبارت EQ نیز شناخته میشود، یکی دیگر از انواع هوش سهگانه بوده و مدیریت روابط بین فردی را بر عهده دارد. شناخت احساسات خود و چگونگی بروز آنها بهطور مطلوب و همچنین درک هیجانات و احساسات دیگران از دیگر قابلیتهای این نوع هوش است. در صورت وجود EQ بالا در یک شخص، معمولاً شاهد روابط اجتماعی موفق او خواهیم بود. این نوع از هوش در محیطهای اجتماعی بروز کرده و موجب موفقیت در کار و ارتباطات افراد است.
هوش معنوی یا SQ مسبب تغییرات عمده در زندگی بشر است. این نوع از هوش تعیینکنندهی مسیر کلی زندگی و سرچشمهی ظهور تمامی ایدئولوژیها در تاریخ است. درک والاترین بخشهای وجودی انسان و پاسخ به سؤالاتی در خصوص معنای زندگی و هدف خلقت جهان، در حیطهی فعالیتی این هوش است. شخصی که در امور معنوی و فلسفه دارای مزیتهای شناختی برتر باشد انسانی با SQ بالا محسوب میشود.
نظریهی هوش 9 گانه گاردنر
این نظریه نشان میدهد که دیدگاههای روانسنجی سنتی محدود بوده و جامعیت ندارند. گاردنر در سال 1983 بهمنظور ترسیم طیف وسیعی از تواناییها و استعدادهایی که در افراد وجود دارد، بیان کرد که مردم فقط یک ظرفیت فکری ندارند، او این نگرش را که IQ تنها معیار سنجش هوشی نوع بشر است رد کرد. از دید گاردنر یک فرد که در یک حیطهی خاص، مانند موسیقی، دارای توانایی است، هوشمندی موسیقیایی دارد. بااینکه ممکن است تست IQ او عدد پایینی را نشان دهد ولی در دستهی افراد هوشمند قرار میگیرد.
در تست هوش چندگانه گاردنر 9 هوش مختلف اندازهگیری و سنجش میشوند. نظریه گاردنر مورد انتقاد تعدادی از روانشناسان قرار گرفته است. این منتقدان معتقدند که تعریف گاردنر بیشازحد وسیع است و استدلال آنها این است که تمامی ابعاد وجودی یک شخص را نمیتوان در 9 دسته جای داد. بااینحال، این نظریه همچنان توسط عموم جامعه علمی مورد استقبال بوده و بهطور وسیع استفاده میگردد. اطلاعات بیشتر در مورد انواع هوش گاردنر به شما در درک نقاط قوت خود کمک میکند.
1- هوش تصویری فضایی:
هوش
افرادی که در تجسمهای فضایی و کارهای بصری قوی هستند، دارای این هوشمندی هستند. این افراد اغلب با جهتها، نقشهها، نمودارها و تصاویر خوب کار میکنند. اشخاصی که در رشتههای کاری معماری، هنرهای تجسمی، خیاطی و هر شغلی که با تجسمهای هندسی ارتباط دارد، موفق هستند دارای هوش تصویری فضایی بالایی میباشند.
تواناییهای منتج از هوش تصویری فضایی عبارتاند از: تفسیر خوب تصاویر و نمودارها، ایجاد ارتباط با هنرهای تجسمی و لذت بردن از نقاشی، مهارت در حل انواع پازل دو یا سهبعدی، تشخیص الگوها.
2- هوش کلامی زبانی:
هوش : هوش کلامی زبانی
افرادی که در مهارتهای زبانی و کلامی قوی بوده و قادر به استفاده خوب از کلمات در نوشتن و صحبت کردن هستند، دارای این نوع از هوشمندی هستند. این افراد معمولاً در نوشتن داستان، روزنامهنگاری، وکالت و معلمی موفق بوده و تمایز خود را نشان میدهند.
تواناییهای منتج از هوش کلامی زبانی عبارتاند از: به خاطر سپردن اطلاعات نوشتاری، لذت بردن از خواندن و نوشتن، خوب ظاهر شدن در بحثها، اجرای سخنرانی خوب و متقاعدکننده، توانایی توضیح دادن مطالب به شیوهی خاص و مطلوب و استفاده صحیح و بهجا از طنز کلامی.
3- هوش منطقی ریاضی:
هوش : هوش منطقی ریاضی
افرادی که دارای هوش منطقی و ریاضی هستند، در استدلال، شناخت الگوها و منطق تجزیهوتحلیل متبحر هستند. این افراد تمایل دارند در مورد اعداد، روابط و الگوهای مفهومی فکر کنند. دانشمندان، ریاضیدانان، برنامهنویسان کامپیوتر و مهندسان بهطورمعمول از هوش منطقی ریاضی خوبی برخوردار هستند. هوش منطقی ریاضی شناختهشدهترین هوش در میان انواع هوش گاردنر است.
تواناییهای منتج از هوش منطقی ریاضی عبارتاند از: برخورداری از اندیشه انتزاعی، علاقه به آزمایشهای علمی و حل محاسبات پیچیده.
4- هوش اندامی جنبشی:
هوش : هوش اندامی جنبشی
کسانی که دارای مهارت در انجام اقدامات فیزیکی و کنترل جسمی هستند، در این حوزه قوی میباشند. برای مثال افرادی که در هماهنگی دستان و چشمها مهارت دارند، دارای هوش اندامی جنبشی بالایی هستند. شغلهایی مانند بازیگری، ورزشکاری بهصورت حرفهای، رقصندگی و مجسمهسازی برای این اشخاص مناسب است.
تواناییهای منتج از هوش اندامی جنبشی عبارتاند از: انطباق کامل حرکتی در ورزش و رقص، لذت بردن از ساخت و طراحی اشیاء به کمک دست و هماهنگی فیزیکی عالی.
5- هوش موسیقیایی:
هوش : هوش موسیقیایی
افرادی که دارای هوش موسیقی قوی هستند، در درک الگوهای ریتم و صداها بسیار خوب عمل میکنند. نوازندگی، آهنگسازی، معلم موسیقی بودن، خوانندگی و یا رهبر ارکستر از مجموعه شغلهایی است که برای این اشخاص مناسب است.
تواناییهای منتج از هوش موسیقیایی عبارتاند از: لذت بردن از آوازخوانی و کار با آلات موسیقی، توانایی درک نتهای موسیقی و تشخیص آنها از یکدیگر و قابلیت اجرای زیروبم آواز و موسیقیها.
تعریف و تصور قدیمی از هوش که تنها به IQ در انسانها محدود میشد و از راه تست هوش سنتی قابلسنجش بود، توسط گاردنر رد شده و بهجای آن 9 هوش مختلف معرفیشدهاند.
6- هوش بین فردی:
هوش : هوش بین فردی
در بین انواع هوش 9 گانه گاردنر این نوع از هوش، بهعنوان دومین هوش معروف در اذهان عموم مردم شناخته میشود. کسانی که هوش بین فردی قوی دارند، در درک دیگران و تعامل با آنها خوب عمل میکنند. این افراد در ارزیابی احساسات، انگیزهها، خواستهها و اهداف کسانی که در اطراف آنها هستند، تبحر دارند. روانشناسان، فیلسوفان، مشاوران، فروشندگان و سیاستمداران ازجمله افرادی هستند که برای موفقیت در کار باید هوش بین فردی بالایی داشته باشند.
تواناییهای منتج از هوش بین فردی عبارتاند از: عملکرد خوب در برقراری ارتباط بهصورت شفاهی، مهارت در ارتباطات غیرکلامی، بررسی وضعیت از دیدگاههای مختلف، ایجاد ارتباط مثبت با دیگران و مؤثر بودن در حل اختلاف در گروهها.
7- هوش درون فردی:
هوش : هوش درون فردی
افرادی که از وضعیتهای احساسی و انگیزههای خود آگاه باشند، دارای هوش درون فردی بالایی هستند. آنها تمایل دارند رفتار خود را تجزیهوتحلیل کرده و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و در این زمینه نیز توانایی خاصی دارند و از آن لذت میبرند. فیلسوفها، نویسندگان و نظریهپردازان در این دسته قرار میگیرند.
تواناییهای منتج از هوش درون فردی عبارتاند از: قدرت تجزیهوتحلیل نقاط قوت و ضعف خود، توانایی تجزیهوتحلیل نظریهها و ایدهها و دارا بودن خودآگاهی بالا.
8- هوش طبیعتگرایی:
هوش : هوش طبیعتگرایی
این نوع از هوش یکی از خاصترین دستهها در تمام دستهبندی انواع هوش گاردنر است. افرادی که دارای این هوشمندی هستند، بیشتر علاقهمند به پرورش انواع گونههای جانوری و گیاهی بوده و از فعالیت در محیطزیست لذت میبرند. این اشخاص به تغییرات هرچند کوچک و ظریف در محیط اطرافشان آگاه هستند. شغلهایی مانند زیستشناسی، باغبانی و مزرعهداری برای این افراد بهترین است.
تواناییهای منتج از هوش طبیعتگرایی عبارتاند از: قابلیت بالا در طبقهبندی و فهرست بندی اطلاعات و توانایی یادگیری مباحث ناشناخته که با طبیعت مرتبط هستند.
9- هوش معنوی:
هوش معنوی
افرادی که دارای این هوش هستند، پرسشهای عمیقی را مطرح میکنند و در پی جواب مسائلی مانند چرایی وجود انسان، معنای هستی، علت تولد و مرگ و غیره میباشند. روحانیون مذاهب مختلف و فیلسوفها در این دسته جای دارند.
تواناییهای منتج از هوش معنوی عبارتاند از: قدرت درک مفاهیم عمیق ایدئولوژیکی و توانایی تفکر در زمینههای ماورایی.
تست هوش چندگانه گاردنر یک شیوه برای سنجش این 9 گروه بوده که به بازی های هوش گاردنر نیز مشهور است. اشخاصی که برای سمتهای مهم کاری برای مثال، شغلهای مدیریتی در پی یافتن تواناییهای خود هستند، این تستهای علمی را انجام میدهند. انواع هوش در مدیریت تعیینکننده موفقیت یا شکست سازمان تحت نظارت آن مدیر است. بنابراین هر شخص با شناخت دستهی هوشی خود میتواند بهترین موقعیت شغلی و اجتماعی را برای خود انتخاب کند.